80 درصد صنعت چاپ در حوزه بسته بندي و تبليغات است
برپايي اين نمايشگاه بهانهاي شد تا به سراغ رضا رضايي، عضو شوراي سياستگذاري صنعت چاپ و بستهبندي كشور برويم كه البته همزمان مشاور عالي فراكسيون صادرات
كالاي غيرنفتي مجلس شوراي اسلامي هم است.
رضايي معتقد است كه رشد صنعت چاپ در زمينه كتاب، روند نزولي را پيش گرفته و دارد جاي خود را به دنياي مجازي ميدهد اما او از پنجرهها و درهاي جديد و تازهاي سخن گفت كه به روي صنعت چاپ در حوزه كلان كشور گشوده شده است و بايد به آنها توجه بيشتري نشان داد.
پيش از هر چيز، چه تحليلي از وضع امروز صنعت چاپ در حوزه كتاب و نشريات داريد؟
امروز هدفها و موقعيتهايي در جهان هست كه همه با جديت تمام به آن سمت و سو ميروند. يكي از واقعيتها كتابخوان كردن نسل جوان است. آن هم به شيوهاي كه كتاب با كمترين قيمت و سادهترين راه در اختيار فرد قرار بگيرد و از طرفي كمترين خسارت را براي محيط زيست داشته باشد.
تمام اين اهداف موجب شده تا دنياي امروز به سمت توليد محصولات مجازي روي آورد. در اين دنياي مجازي، نسل جوان صبح كه از خواب بيدار ميشود نشريه مورد نظرش را در لپتاپش نگاه ميكند و به تمام منابع درسي و تحقيقاتي خود از طريق نرم افزارهاي موجود در كتابخانهها دسترسي پيدا ميكند. دولت ما هم دارد به سمت خريد و فروش و پرداختهاي الكترونيكي پيش ميرود و اين گامي موثر در روي آوردن به دنياي مجازي است. من براي ادعايم مثالي ميآورم. آماري از كشور آلمان در سال 2008 به دست من رسيده كه در آن رشد نشريات و كتب 7- درصد بوده ولي بستهبندي بالاي 10 درصد رشد داشته است.
شما چنين آماري را چطور تحليل ميكنيد؟ مردم رشد فكري داشتهاند، يا رشدشان منحصر به مصرفگرايي شده است؟
به نظر من چنين آماري بيانگر رشد فكري است. وسايل الكترونيكي كوچكتر با امكانات بيشتر موجب گرايش كمتر براي خريد كتاب كاغذي ميشود. زيرا وقتي كسي يك كتابخانه عظيم را با مزيتهايي مثلا اشغال فضاي كمتر، هزينه كمتر براي خريد كتاب، دسترسي آسانتر به منابع در اختيار داشته باشد، مسلما با اطلاعات جديدتري مواجه ميشود.
اين سير نزولي بارز، خطري براي صنعت چاپ به حساب نميآيد؟
خير. زيرا اكنون در بهترين شرايط فقط 20 درصد از فعاليت صنعت چاپ صرف چاپ كتاب و مجلات و روزنامهها ميشود و 80 درصد مابقي سرمايهگذاري اصلي صنعت چاپ در حوزه بسته بندي و تبليغات است. مثلا همين كتابهايي كه در محله براي تبليغ محصولات است، يا حتي عكس خانههايي كه بعضي از آژانسهاي معاملاتي در نماي 100 در 70 چاپ كردهاند و در مغازه به خريدار نشان ميدهند تا فرد دور تا دور شهر براي ديدن انواع خانهها راه نيفتد. امروز ديگر زندگي بدون صنعت چاپ امكان ندارد. اگر در كشور ما فقط يك هفته صنعت چاپ بخوابد، بدون استثنا تمام كارخانهها ميخوابند. تمام كارخانههاي شير و مواد لبني و شوينده و آرايش و داروسازي و… محصولاتشان را در چه چيزي بسته بندي كنند؟ هيچ صنعتي مانند صنعت چاپ تا اين حد ارتباط تنگاتنگ با زندگي مردم ندارد.
ولي در كشور ما با توجه به روند جهاني، اگر ناشران و چاپخانهداران در زمينه چاپ كتاب، موقعيت شغليشان را از دست بدهند، با بيكاري بزرگي مواجه ميشويم.
اگر ما نگران از دست دادن شغل باشيم، پس هيچ تغييري نبايد در هيچ صنعتي رخ بدهد زيرا در هر صورت يك عده بيكار ميشوند. ما بايد آن طرف قضيه را ببينيم، كه در آن شغلهاي جديدي ايجاد ميشود و افراد بايد شرايط خودشان را ارتقا دهند. مثلا از زماني كه دوربينهاي عكاسي تغيير كرده تا به امروز، همچنان عكاسان به حرفه خودشان مشغول هستند. فقط نحوه چاپ عكس متفاوت شده و البته مواد ثبوت و ظهوري كه به طبيعت هم آسيب ميرساند، كنار رفت. ما نبايد جنبههاي جنبي ايجاد شده از هر صنعت و نوآوري را فراموش كنيم. نويسنده كارش نوشتن است. حال مطلب او چه در چاپخانه روي كاغذ چاپ شود و چه در سايت با مقررات خاص خودش منتشر شود. پس در صورت اين تغييرات ما فقط با يك جا به جايي و البته يك بينظمي موقت مواجه خواهيم بود و بعد هر چيزي جاي خود را پيدا ميكند.
اما باز هم وضع چاپخانهداران شاكي از مسائل مالي امروز را نميتوان ناديده گرفت بخصوص چاپخانهداراني كه در كار بستهبندي فعاليت نميكنند.
كشور بايد مسير مشخصي براي اهدافش داشته باشد و موفقيتها و پيشرفتهاي جهاني را رصد كند و پيش از اتفاقها هشدار دهد تا افراد بدانند بايد به كدام سمت و سو جهتگيري داشته باشند. مثلا الان مجلات و كتابهايي هست كه وضع صنعت چاپ را در سال 2016 پيشبيني كرده است. بايد اين تحقيقات ترجمه و چاپ شود تا مردم با يك اتفاق ناگهاني مواجه نشوند و در عمل انجام شده قرار نگيرند. اگر تشكيلات آيندهنگر با نقشه راه داشته باشيم، مسلما يكسري از مسائل اصلي چاپخانهداران ما حل ميشود.
اگر سرعت ما آهستهتر از ديگران باشد، نتيجهاش عقب ماندگي است. ما نيز بايد مانند جهانجهشي پيش برويم. اختلاف ما با ديگر كشورهاي پيشرفته در صنعت چاپ، در برنامهريزي، آيندهنگري و تحقيقات متعدد است. كم كم اينها دارد در كشور ما نيز ديده ميشود، ولي ميدانيم كه كافي نيست. هرچند باز هم مردم توقف نميكنند و رو به پيشرفت گام بر ميدارند.
چنين رشدي در ارائه مصرف از جهتي نگرانكننده است، زيرا مصرفگرايي را كه از مظاهر مدرنيسم است، رواج ميدهد و اين امر هم نتايج منفي خودش را دارد.
چنين اتفاقي نميافتد؛ براي مثال، هر فرد حتي براي خريد ميوه نيز خواهناخواه صرفهجويي ميكند. زيرا با بسته بنديهاي جديد تعداد محصولات و اندازههاي آنها مشخص است. يعني رشد صنعت بستهبندي درصد ضايعات محصولات مختلف را بشدت كاهش ميدهد. رشد صنعت بستهبندي موجب كنترل مصرف ميشود. من باز هم تاكيد ميكنم، هيچ صنعتي نيست كه به چاپ بينياز باشد. چه در بخش فرهنگ، چه در بخش نشر، چه در بخش آموزش و حتي در بخش صنعت، همه به صنعت چاپ نياز دارند. صنعت چاپ را فراصنعتي ميدانند كه ياور تمام صنايع ديگر است. صنعت چاپ توليد را ورز ميدهد و علم و دانش را نشر ميدهد. سابقه صنعت چاپ در كشور ما به 200 سال اخير بازميگردد. يعني به زماني كه هنوز بسياري از صنايع در كشور ما وجود حقيقي نداشتند. صنعت نشر به عنوان وجدان بيدار جامعه، مردم را در جريان تمام اتفاقات خوب و بد قرار داده است، ولي صنعت چاپ شناخته شده نيست. اشكال هم از جانب ما فعالان صنعت چاپ است، زيرا آرام مشغول فعاليتهايمان بودهايم و جايي درباره اهميت كارمان صحبت نكردهايم.
وقتي يك بسته بندي هم براي نگهداري كالاي درونش و هم محيط زيستش مفيد باشد، هم به صادرات موفق، ايجاد شغل، صرفهجويي در انرژي كمك ميكند و هم در جلوگيري از صرف وقت مردم براي داد و ستد، بالا بردن عمر كالاهاي بستهبندي، ارتقاي سلامت مصرفكنندگان نقش دارد، نميتوان براحتي از كنار آن گذشت.
مرجع : حورا نژادصداقت / جامجم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.